هوس تنهایی کردهام. جای خلوتی میخواهم و صدای او را که دائم بگوید: «دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم.» و من با صداش در خودم غرق شوم و بغض کنم و آرام گریه کنم تا کلافه شوم و بگویم: «بس است دیگر! بگو دوستت ندارم. بگو از تو متنفرم، بگو برو گم شو!» و او با بغض بگوید: « دوستت ندارم. از تو متنفرم، برو گم شو!» و من از شنیدن آنها سبک شوم و بخندم و کیف کنم تا کرخ شوم و دوباره هوس کنم آن صدا از پشت پنجره باز با ناز و خنده سرک بکشد و آهسته بگوید: «هر چه گفتم دروغ بود. دوستت دارم، دوستت دارم.» و من دوباره سنگین بشوم و کیف کنم و فرو بروم و گریهام بگیرد و دوباره بازی شروع بشود و من التماساش کنم که بگوید دوستت ندارم و او بگوید: «چون تو میخواهی میگویم دوستت ندارم. بس که عاشقات هستم میگویم از تو متنفرم تا بخندی.» و بعد بپرسد: «حالا راضی شدی؟ سبک شدی؟» و من بگویم: «نه، رفتنات، آمدنات، خندهات، گریهات، آشتیات، قهرت، عشقات، نفرتات، دوریات، نزدیکیات، وصالات، فراقات، صدات، سکوتات، یادت، فراموشیات، مهرت، کینهات، خواندنات، نخواندنات و اصلا بودنات و نبودنات سنگین است، سنگین است، سنگین است. بگویم: «اتفاق تو از همان اول نباید میافتاد و حالا که افتاده دیگر نمیتوان آن را پاک کرد یا فراموش کرد. اما شاید پاککنی باشد تا مرا برای همیشه پاک کند.»
پینوشت: این روزها با دو موزیک زندگی میکنم. یکیشان بهار نام دارد و عبدی بهروانفر خوانندهاش هست و اسم دومی دِلادَنگ است و در کنسرت مشترک محسن نامجو و عبدی بهروانفر در ارمنستان اجرا شده.
برای داونلود بهار
برای داونلود دِلادَنگ
مصطفی مستور، چند روایت معتبر، نشر چشمه، زمستان 1383
پینوشت: این روزها با دو موزیک زندگی میکنم. یکیشان بهار نام دارد و عبدی بهروانفر خوانندهاش هست و اسم دومی دِلادَنگ است و در کنسرت مشترک محسن نامجو و عبدی بهروانفر در ارمنستان اجرا شده.
برای داونلود بهار
برای داونلود دِلادَنگ